ممکن است کسی بهترین ایده را داشته باشد. اگر نتواند آنها را خوب بنویسد، هیچ کس متوجه بزرگی ایده او نخواهد بود. بهتر است برای بهتر نویسی، موارد زیر را رعایت کند تا نوشته او مخاطبان بیشتری را به خود جذب کند.
1. با سبک شخصی بنویسید
نوشته باید خواننده را درگیر کند وگرنه هیچ کس آن را نمی خواند. نباید نوشته ها کسل کننده و ملال آور باشد. باید بسیار ساده و صمیمی نوشت تا ارتباط مناسب با خواننده برقرار شود.
2. با لحن فعال بنویسید
رعایت همین نکته می تواند نوشته را تقویت کند. جمله ای که با لحن فعال نوشته شده است، هم دارای"فاعل” است و هم"کاری” که فاعل انجام می دهد. بر خلاف"لحن منفعل” که فقط درباره” کارهایی که روی چیزی انجام شده اند” صحبت می کند. مثلا: جمله طراحی ساختمان من کلا عوض شده است، یک جمله منفعل است. اما طراحی ساختمانم را کلا عوض کردم، جمله ای فعال و درگیر کننده است.
3. از جمله ها و پاراگراف های کوتاه استفاده کنید
بنا به تعریف، یک پاراگراف از یک جمله معرفی، چند جمله شرح دهنده و یک جمله پایانی تشکیل شده است. باید دقت کنیم که پاراگراف ها کوتاه باشد. بهتر است جمله ها هم کوتاه تر باشند؛ چون خواندنشان راحت تر است و جمله را جذاب تر می کند.
4. صریح بنویسید
بهره گیری از جملات غیر مستقیم، مخاطبان را وادار به حدس زدن می کند. بنابراین، باید سعی شود تا ایده اصلی تان را رسما و با وضوح کامل بیان کنید نه اینکه اشاره مبهمی به آن داشته باشید. در غیر این صورت، بسیاری از افراد متوجه ظرافت های پنهان نوشته تان نخواهند شد.
5. نکات مهم را برجسته سازید
بی ترید، برجسته سازی نکات مهم باعث انتقال سریع پیام به وسیله خواننده می شود. برای این کار می توان از روش های مختلفی استفاده کرد. مثلا می توانید از فهرست شماره دار استفاده کنید و نکته های مهم را فهرست کنید.
6. مثال بزنید و از عوامل جذابیت بخش مانند شعر و حکایت و لطلیف استفاده کنید
مثال ها، موضوع را واضح تر می کنند و باعث می شوند اثر ماندگاری بیشتری در ذهن پیدا کند. در واقع، مثال ها، شما و خواننده های شما را هم نوا می کند. همچنین از اشعار، نکات نغز، لطایف و حکایات می توان استفاده به جا و به هنگام کرد و بر جذابیت آثار می افزاید.
7. قسمت های اضافی را حذف کنید
اگر جایی از موضوع اصلی نوشته خارج است، باید حذف شود؛ زیرا این درازنویسی و حاشیه پردازی از اعتبار نوشته می کاهد.
8. خودتان را جای خواننده بگذارید
بعد از تمام شدن نوشته، بهتر است خود را به جای خواننده بگذارید و یک بار متن را بخوانید و ببینید آیا همه نکته ها را به شیوه ای واضح و قابل فهم توضیح داده اید؟ آیا خواننده می تواند منطقی را که به کار برده اید، درک کند یا اینکه فضاهای خالی میان نوشته ها وجود دارد که باید پر شود تا ابهامش از بین برود؟ آیا از اصطلاحات و حروف اختصاری بهره گرفته اید که خواننده ها با آن آشنا نیستند؟ آیا سیر منطقی نوشتار رعایت شده است یا اینکه بعضی از پاراگراف ها باید جا به جا شوند؟
9. قاطع و نافذ باشید
اگر دوست دارید به عنوان فردی قاطع و مصمم به شما نگاه کنند، در جایی که بایسته است، از به کار بردن عبارت هایی مانند: “به عقیده من"، “فکر می کنم"، “به نظر من"، “این طور به نظر می رسد که” و مانند آن خودداری کنید. آدمی باید در بیان عقیده خود، شجاع و قاطع باشد. به کار بردن عبارات متزلزل سبب می شود خواننده به باور شما ایمان نیاورد.
10. آغاز و پایانی قوی در نوشته ها داشته باشید
اگر بدانید که جمله اول چقدر اهمیت دارد، آن قدر وسواس به خرج می دهید تا یک جمله عالی پیدا کنید. همچنین شما درصددید تا در خواننده، اثری ماندگار بگذارید. پس نوشته تان را با جمله یا پاراگرافی اثر بخش به پایان ببرید. پایان یک نوشتار اگر به صورت سوالی به پایان برسد، مدت ها خواننده را درگیر می سازد.
منبع: اسرار نویسندگی، سید حسین اسحاقی، ص213
موفقیت در مدیریت صحیح زمان، به انتخاب بین کارهای مهم و غیر مهم وابسته است. بنابراین، باید:
1. از کارهای غیر مهم صرف نظر کنید.
2. کارها را اولویت بندی کنید.
3. راهزنان وقت را بشناسید.
4. راه های ایجاد وقت را یاد بگیرید.
برای مثال، موارد زیر از راهزنان وقتند که باید برای مدیریت صحیح از وقت برای مطالعه و یادگیری از آنها دوری جست:
1. صحبت های کم اهمیت و روزمره؛
2. روش های غیر صحیح و عادات نادرست مطالعه؛
3. مهمانان ناخوانده و تلفن های گاه و بی گاه؛
4. گرایش به مطالعه مطالب کم اهمیت و غیر ضرور؛
5. نداشتن انضباط کاری و برنامه ریزی درست؛
6. سستی و بی ارادگی در تصمیم گیری؛
7. دوباره کاری به علت پریشانی ذهن یا سطحی نگری؛
8. ناتوانی"نه” گفتن به خواسته های نابجا؛
9. نداشتن تمرکز حواس؛
10. امروز و فردا کردن کارها؛
11. نا امیدی و ترس از شکست؛
12. بی هدفی و دور اندیشی نکردن و بسنده کردن به دستاورد های ناچیز؛
13. حیرت و سرگردانی هنگام مطالعه؛
14. سرکشی بی رویه به هر کتاب و مطالعه ناکامل؛
15. مرید و شیفته یک نویسنده شدن و پذیرش بی چون و چرای مطالب آن کتاب.
منبع: اسرار نویسندگی، سید حسین اسحاقی، ص202
1. به نکات اصلی مطالب توجه کند و آن را دریافت کند.
2. در مورد آنچه نویسنده می گوید، فکر کند.
3. فعال باشد نه منفعل.
4. روی چیزی که می خواهد تمرکز کند.
5. هر چیزی را که مربوط به آن موضوع است، به خاطر آورد.
6. آنچه را می خواند با زندگی شخصی خود مرتبط کند.
7. در مورد موضوعی که قرار است بخواند، فکر کند.
8. ابتدا بخشی را که می خواهد بخواند، سریع نگاه کند.
9. از نکات مهم یادداشت برداری کند.
10. دوباره خوانی و مرور کند.
11. از پیش داوری پرهیز کند و بدون داشتن ذهنیت خاص به مطالعه بپردازد.
منبع: اسرار نویسندگی، سید حسین اسحاقی، ص 203
1. تعمیق تفکر دینی اصیل در جامعه
حوزه بایستی به سمت عمق بخشیدن به تفکر دینی جامعه، حرکت کند و درباره تک تک عقاید و افکار بنیادین اسلامی، در سطوح گوناگون سنی، برنامه ای منظم داشته باشد:
… چیزی که امروز در جامعه مان لازم داریم و باید در حوزه ها، پایه های آن گذاشته بشود، عبارت از عمق بخشیدن به تفکر اسلامی در ذهن مردم است
… عمق گرفتن تفکر اسلامی، چیز مهمی است.
2. شبهه شناسی و رفع آن
سوال و شبهه در هر عصری و هر ملتی امری طبیعی و اجتناب ناپذیر است. در عصر حاضر، با گسترش وسایل ارتباط جمعی، سرعت نشر شبه ها بالا رفته و نسل جوان پژوهشگر امروزی دنبال پاسخ روشن و قانع کننده است. حوزه های علمیه هم باید برای شبه ها پاسخی بیابند و هم در جایگاه نظریه پرداز مذهبی، حافظ هویت فکری، دینی و فرهنگی جامعه باشد:
… امروز جوانان ما، با ایمان کاملی از اسلام دفاع می کنند، اما آن لحظه ای که وسوسه گری، آن ها را وسوسه بکند، یا خودشان دچار تامل و مطالعه ذهنی بشوند، ممکن است سوالاتی برایشان مطرح بشود. این سوالات را ما روحانیون و دستگاه روحانیت باید جواب بدهیم.
3. تامین نیاز های نظام
نظام اسلامی در ایران، تجربه ای نو پاست که در جهان دین گریز امروزی عرض اندام کرده است. این نظام، مدعی است که دین برای اداره جامعه از گهواره تا گور برنامه عملی دارد.
حوزه علمیه، پشتوانه پژوهشی و دینی نظام، در حوزه عقیدتی است.
… امروز اگر غیر از کار روی احکام و معارف و به دست آوردن اندیشه های استوار اسلامی ـ که قابل ارائه است -، دست به کار دیگری بزنید، جفا و حیف است.
علمای دین و حوزه های علمیه، باید از وضعیت و موجودیت نظام مطلع باشند، نقایص را بشناسند و پیشرفت ها را بدانند … حوزه علمیه و علمای دین و جوامع دینی و روحانی، نمی توانند از وضع نظام بی خبر باشند و بی خبر بمانند و این بی خبری را تحمل کنند.
منبع: از آزاد اندیشی تا تولید علم، سید حسین اسحاقی، ص 202
1. هدفمندی
پژوهش برای حل مسئله ای معین و تعریف شده متمرکز است، نه اینکه به گونه ای بی هدف و بی پاسخ برای مسئله ای مبهم باشد. محقق تحقیق علمی خود را با هدف و مقصد مشخص آغاز می کند و تاکیدش بر حل مسئله مورد نظر است و تا پایان تحقیق علمی، در جهت هدف گام بر می دارد. برای مثال، محققی که به بررسی عوامل موثر بر فعالیت پژوهشی اعضای هیئت علمی مراکز تحقیقاتی می پردازد و بر شناسایی عوامل عمده و تاثیر گذار بر فعالیت پژوهشی مورد های تحقیق، تاکید می کند، تا پایان تحقیق در همین راستا حرکت خواهد کرد.
2. تکرار پذیری
همواره باید نتایج آزمون فرضیه پس از تکرار تحقیق در موقعیت های مشابه تایید شود و هر چه این امر بیشتر صورت پذیرد(تکرار شود) می توان به علمی بودن تحقیق اطمینان بیشتری داشت؛ چرا که فرضیه های تحقیق به طور تصادفی تایید نشده اند. بنابر این، می توان گفت تکرار پذیری یکی از ویژگی های تحقیق علمی به شمار می آید.
3. دقت و اعتماد
به ندرت در تحقیقات علوم اجتماعی می توانیم بر پایه یافته های تحلیل داده ها به نتایج قاطع برسیم؛ زیرا نمی توان تمامی عناصر، رویداد ها یا جامعه مورد نظر را مطالعه کرد. بنابراین، یافته های تحقیق بر نمونه ای منتخب از جامعه استوار می شود؛ نمونه ای که بررسی می شود، با در نظر گرفتن تمامی احتمالات، منعکس کننده ویژگی های دقیق جامعه مورد نظر نیست و خطاهای اندازه گیری و سایر مشکلات نیز موجب بروز تعصب و خطا در یافته ها هستند، اما با وجود این، محقق در تحقیق علمی سعی می کند تا حد امکان یافته هایش به حقیقت نزدیک باشد.
دقت به میزان نزدیکی یافته ها به حقیقت گفته می شود. دقت، منعکس کننده میزان صحت نتایج حاصل از نمونه، درباره پدیده های موجود در جامعه است و اعتماد به میزان احتمالی اشاره دارد که برآورد پژوشگر درست باشد. به میزان احتمال فوق که بر اساس درصد نیز بیان می شود، سطح اعتماد می گویند. معمولا سطح اعتماد در تحقیقات، 95٪ احتمال برآورد صحیح و 5٪ احتمال خطا در نظر گرفته می شود.
دقت و اعتماد از زمینه های مهم تحقیق هستند و تنها از طریق طرح نمونه برداری مناسب و علمی می توان به آن رسید. هر قدر دقت و اعتماد بیشتری داشته باشیم، تحقیق علمی تر و نتایج مفید تر خواهد بود.
4. تعمیم پذیری
عبارت از میزان قابلیت کاربرد یافته های تحقیق انجام شده، از یک وضعیت به وضعیت های دیگر است. بدیهی است هر قدر دامنه کاربرد نتایج به دست آمده از یک تحقیق گسترده تر باشد، این تحقیق برای استفاده کننده آن مفید تر است. برای تعمیم پذیری بیشتر، نمونه مورد تحقیق باید به گونه ای منطقی، تهیه و شماری از سایر جزئیات دقیق در روش های گردآوری داده ها نیز در نظر گرفته شود.
5. افزایشی بودن
محقق در تحقیق به دنبال گردآوری اطلاعات جدید یا به کار بردن اطلاعات موجود از منابع دست اول برای کشف حقیقت و دانش است. بنابراین، سازماندهی دوباره یا بیان مجدد محض آنچه قبلا داشته و شناخته یا نوشته شده است، تحقیق نیست، بلکه ارزشی در حد یادگیری دارد؛ زیرا به آنچه قبلا دانسته و شناخته شده است، دانشی اضافه نمی شود.
6. تجربی بودن یا آزمون پذیری
یکی از خصوصیات بارز تحقیق علمی، امکان آزمایش علمی و عینی فرض های ذهنی و مطرح شده است. در طرح تحقیق، محقق ابزارهای اندازه گیری کمی و دقیق ترین شکل توصیف را به کار می برد. هنگامی که این امر ممکن یا مناسب نباشد، توصیف های کیفی یا غیر کمی را در مشاهدات به کار می بندد. پژوهشگران روش های معتبر گرد آوری اطلاعات را طراحی می کنند و هرگاه امکان داشته باشد، وسایل و ابزار های مکانیکی یا الکترونیکی یا وسایل سنجش روایی را برای تایید مشاهده، توصیف و تحلیل داده ها به کار می برند.
7. صبر طلبی
از خصایص تحقیق داشتن شکیبایی و نداشتن شتاب در کارهاست. چشم انداز نتایج تحقیق به ندرت روشن است و پژوهشگرانی که برای یافتن جواب سوال ها با جدیت تلاش می کنند، باید منتظر نا امیدی ها و سرخوردگی ها نیز باشند.
8. شهامت طلبی
گاهی اوقات محقق در فرآیند تحقیق باید شهامت داشته باشد. این امر به خصوص در مرحله اعلام نتایج مطرح می شود. محققان جدید که در زمینه هایی مانند وراثت، رفتار جنسی و حتی فعالیت های تجاری تحقیق کرده اند، انتقاد های شدید کسانی را برانگیخته اند که عقاید، تجارب شخصی و مشاهداتشان با برخی از نتایج این تحقیقات در تضاد بوده است و همیشه همگان نتایج حاصل از تحقیق را نمی پذیرند و مخالفت هایی را در پی دارد.
9. مسئله مداری
تحقیق به حل مسئله معطوف بوده و هدف نهایی آن پیدا کردن روابط علیت میان متغیر هاست. هر چند که پژوهشگران اغلب به دلیل شواهد کافی برای ایجاد یک رابطه علت و معلولی، ناگزیر به کشف رابطه ای سیستماتیک می پردازد که می تواند مفید واقع شود.
10. نظریه پردازی
یکی از اهداف اصلی تحقیق، وضع قوانین کلی، اصول یا نظریه هایی است که در پیش بینی و تبیین رویدادها موثرند. معمولا تحقیق از موضوع ها، گروه ها یا موقعیت های خاص بررسی شده، فراتر می رود و خصایص جامعه مورد نظر را از روی نمونه مشاهده شده، استنباط می کند.
11. تخصص ورزی
تحقیق به تخصص نیاز دارد. محقق می داند درباره مسئله مورد نظر چه مطلبی شناخته شده و دیگران آن را چگونه کشف کرده اند. او باید منابع و مطالب وابسته و نزدیک به موضوع تحقیق را به خوبی مطالعه کند و مهارت های فنی لازم برای درک و تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده را بداند.
منبع: رموز پژوهشگری، سید حسین اسحاقی، ص 19