مقایسه کتاب با دوست
1. دوست خاموش را ما باید به حرف بیاوریم. کتاب را هم باید خواند تا با ما سخن بگوید.
2. آزردن دوست، بد است و موجب قطع دوستی می شود. پاره کردن، کثیف کردن و خط خطی کردن کتاب نیز چنین است.
3. بی اعتنایی به دوست، ناپسند است. پرت کردن کتاب نیز چنین است.
4. دوست بی فایده به چه کار آید. کتاب دکوری و زینتی هم چنین است.
5. کتاب گران مانند دوست پرتوقع است که افراد کمتر به سراغش می روند.
6. اخلاق و فکر دوست مهم است، نه ظاهر و لباسش. کتاب خوب هم مطلب و محتوایش مهم است نه تنها ظاهر زیبایش.
7. انسان های بی مطالعه مانند افراد بدون دوستند.
8. کتابی که مطالعه اش نیمه تمام بماند، مثل دوست نیمه راه است.
9. انسان دوست از دست داده مانند مطالعه بدون یادداشت است.
10. شناخت دوست از دشمن لازم است. تشخیص کتاب های خوب و بد و مفید و مضر نیز ضروری است.
11. دوست مفید، کوچک و بزرگ ندارد. کتاب آموزنده هم جیبی و وزیری و قطع کوچک و بزرگ ندارد.
12. انحصار دوست نادرست است. انحصار کتاب های مفید و منع دیگران از خواندن و امانت دهی به آنان نیز نادرست است.
منبع:اسرار نویسندگی، سید حسین اسحاقی، ص 69