فردی خدمت علامه طبا طبایی(ره) آمد و عرض کرد: جناب استاد لطفا خیلی مختصر بفرمایید چرا ما امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را نمی بینیم؟
علامه فرمودند: لطفا برگردید و پشت به من بنشینید. شاگرد علامه این کار را انجام داد. علامه فرمودند: آیا الان من را می توانید ببینید.
شاگرد عرض کرد: خیر، نمی توانم ببینم.
علامه فرمودند: چرا نمی توانی من را ببینی؟
شاگرد عرض کرد: چون پشت من به شماست.
علامه فرمودند: حالا متوجه شدید چرا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را نمی بینید؟، چون شما پشت تان به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است. با گناهان و نافرمانی ها، پشت مان را به امام زمان کرده ایم و در عین حال تقاضای دیدار ایشان را داریم!!!
منبع:
ماهنامه فرهنگی سیاسی اجتماعی منجی، سال ششم، شماره 23
آیا ما زیادی می خریم؟!
شده که از هایپر مارکت یا فروشگاه بزرگ شهرتان خرید کنید و وقتی صندوق دار مبلغ خرید شما را اعلام می کند، شگفت زده و متحیر شوید؟ با خودتان حساب می کنید که” من که چیزی نخریدم. چهار قلم جنس مورد نیاز خانه را برداشتم!” و این چهار قلم جنس یک وقت هایی چهار صد هزار تومان، پانصد هزار تومان و حتی بیشتر شده است. به راستی چرا این طوری می شود؟ در این نوشتار می خواهیم اشتباهات خودمان را در اینجور فروشگاهها بررسی کنیم.
1. مغلوب تبلیغات
چیزی که همیشه ما را بین سریالها و فیلم های سینمایی کلافه می کرد دقایق طولانی تبلیغات تلویزیونی بود. حالا دیگر هر طرف سر می گردانی، تبلیغات مفصلی از اجناس و فروشگاه ها و برند ها می بینی. تبلیغاتی رنگارنگ و هوس برانگیز. شوره سر آدم به یک بار شستشو از بین می رود. معرکه است لابد! در فلان ظرف، رب دیگر کپک نمی زند. باید این سری بخریم. فلان برند، آدم را خیلی شیک و باکلاس نشان می دهد. با اینکه گران است، باید چند قلمش حتما در خانه مان باشد. این پوشک بچه، اگر چه گران تر است اما خوش فرم تر به نظر می رسد. اینها حقیقتی تلخ است که ما اگر چه از مسحور تبلیغات شدن خودمان بدمان می آید ولی به شدت هم همراه تبلیغات، زندگی خودمان را پیش می بریم و یادمان می رود که داریم بهای اضافه ای بابت چیزی که پوچ است، می پردازیم.
2. کنجکاوی
بسته های رنگارنگ، همیشه ما را جذب می کنند. حتی اگر ندانیم محتوای این بسته رنگی رنگی، چه چیزی است، آن را می خریم. امتحان کردن یک چیز تازه آنقدر برایمان هیجان دارد که نگران پولش نیستیم. دیده ام کسی که از قهوه متنفر است، بسته قشنگ و طلایی رنگی را خریداری کرده بی آنکه بداند محتوای قهوه تلخ تلخ است.
کنجکاوی ما در میان قفسه هایپر مارکت به اوج خودش می رسد. دنبال چیزی هستم که زندگی ما را از این رو به آن رو کند انگار و پیدا هم نمی کنیم هیچ وقت.
3. سبد های بزرگ
استفاده از چرخ های خرید، به خاطر بزرگ بودنشان می تواند شما را برای خرید بیش از حد برانگیخته کند! اینکه این سبد هنوز جا دارد و می شود باز هم بین قفسه ها چرخید، در ناخودآگاه ماست. ماکارونی در شکلها و رنگهای مختلف، از هر کدام هم دو سه تا، نوشابه ها و نوشیدنی هایی بامزه های مختلف، دستمال کاغذی هایی که جلد های قشنگی دارد از هر کدام هفت هشت تا، میگوهای شکلی، خمیر پیراشکی، خمیر پیتزا، حبوبات مختلف در حجم زیاد، چند مدل سس و پنیر و ماست. ما قرار است اینها را کجای یخچال فریزرمان انبار کنیم؟!
4. دور شدن از زندگی سنتی
حالا دیگر سبزی هم برایمان پاک می کنند. پیاز سرخ می کنند و سیب زمینی خلالی نیم پز را برایمان آماده کرده اند. همه چیز حول این محور است که زمان کمتری برای طبخ بگذاریم. در عوض آیا قرار است به زندگی بیشتر برسیم؟ خیر! چون اسیر تلگرام و اینستا گرام و … هستیم و همه چیز زمان را از ما می دزدد به جای آنکه ذخیره کند. پس اینهمه اشتیاق برای زندگی مدرن چرا؟ می بینیم آن دلخوشی های قبلی روز به روز کمتر می شود اما باز هم فرصت مثلا دور هم سبزی پاک کردن را از خودمان می گیریم. قفسه های هایپر مارکت، ایرانی زیستن و سنتی زیستن را از ما گرفته اند.
نوشته احسان رضایی نژاد
دیده شده در ماهنامه فرهنگی اجتماعی و آموزشی قدر، شماره 101
بررسی و مرور سیره اهل بیت علیهم السلام نشان می دهد که آن بزرگواران همواره به جامعه- به ویژه شیعیان -عنایت داشته، ایشان را مورد دعای خویش قرار می دهند. عبدالله بن ابان زیات، از حضرت رضا علیه السلام دعا در خواست کرد. امام به او فرمود:"آیا فکر می کنید برای شما دعا نمی کنم” . رهروان ولایت، همواره مشمول دعای امام هستند؛ هر چند برخی عوامل، موجب جلب بیشتر مودت و محبت امام و در نتیجه، افزایش دعا برای آنان می شود.
در اندیشه اسلامی امور ذیل در جلب توجه بیشتر حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و دعای ایشان موثر شناخته شده است:
1- توسل: امامان علیهم السلام هر کدام در عصر خود، و امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف در این زمان، واسطه فیض الهی اند؛ از این رو توسل به آن بزرگوار، بهره ما را از برکات ایشان بیشتر خواهد کرد.
2- دعا و احسان کردن در حق حضرت: به حکم فطرت و عقل، هر انسانی شکر منعم را بر خود لازم می داند. از طرف دیگر، مسلم است که در احسان و کرم به کریمان، از لطف و کرم بیشتری بهره مند می گردیم و هر چه طرف احسان ما کریم تر باشد، بهره ی ما از کرم او بیشتر خواهد بود.
محال است در حق حضرت دعا کنیم، برای سلامتی حضرتش صدقه بدهیم و …، اما حضرت پاسخی ندهد یا همانند و هم اندازه ی احسان ما، کرم و لطف نماید. قطعا کرم آن بزرگوار که قابل قیاس با کرم دیگران نیست، به مراتب بالاتر از احسان و کرم ما خواهد بود.
3- تهذیب نفس: تهذیب نفس بدون عمل به تکالیف شرعی به دست نمی آید. عمل به تکالیف است که موجبات خشنودی حضرت را در پی دارد. کسی که باعث سرور یوسف زهرا علیها السلام شود، از دعای خیر آن حضرت، بی نصیب نخواهد ماند.
حضرت در نامه ای به شیخ مفید می فرمایند:
“هر یک از شما شیعیان باید اعمالی انجام دهد که دوستی ما را به دنبال آورد و از اعمالی که باعث ناراحتی و نارضایتی ما می شود، دوری کند…”
منابع:
رک: کافیٰ، ج1، ص219
احتجاج، ج2، ص599
علامه شیخ جعفر کاشف الغطاء رحمة الله علیه معروف به شیخ کبیر و از بزرگترین فقیهان عالم تشیع بوده است، در حدی که علمای بزرگ شیعه از قول او نقل کرده اند، که فرموده بود: اگر تمام کتابهای فقهی شیعه را در رودخانه بریزند و به دریا برود و شیعه دیگر یک ورق فقه دستش نباشد، من از اول تا آخر فقه شیعه را در سینه ام دارم، همه را بیرون می دهم تا دوباره بنویسند.اهل علم و اصحاب سرش فهمیدند که همسرش در خانه بد اخلاقی می کند، ولی خیلی هم خبر از داستان نداشتند. این قدر در مقام جستجو برآمدند تا به این نتیجه رسیدند که این مرد بزرگ الهی، این فقیه عالیقدرگاهی که به داخل خانه می رود، همسرش حسابی او را کتک می زند. یک روز چهار پنج نفر جمع شدند و خدمتش آمدند گفتند، آقا ما داستانی شنیده ایم از خودتان باید بپرسیم. آیا همسر شما گاهی شما را می زند؟! فرمود: بله، عرب است، قدرتمند هم هست، قوی البنیه هم هست، گاهی که عصبانی میشود، حسابی مرا می زند. من هم زورم به او نمی رسد. گفتند:او را طلاق بدهید. گفت: نمیدهم. گفتند: اجازه بدهید ما زنهایمان را بفرستیم، ادبش کنند. گفت: این کار را هم اجازه نمی دهم. گفتند: چرا؟ گفت: این زن در این خانه برای من از اعظم نعمتهای خداست، چون وقتی بیرون می آیم و در صحن امیر المومنین میایستم و تمام صحن، پشت سر من نماز می خوانند، مردم در برابر من تعظیم می کنند، گاهی در برابر این مقاماتی که خدا به من داده، یک ذره هوا مرا برمیدارد، همان وقت می آیم در خانه کتک می خورم، هوایم بیرون می رود. این چوب الهی است، این باید باشد
ایشان را در مکانی کنار حرم علی بن ابی طالب علیه السلام به خاک سپردند که بعد ها به مقبره کاشف الغطاء معروف گشت
پ.ن:تصاویری از ایشان وجود ندارد و تصاویری که به نام شیخ جعفر معرفی می شود در اصل از نوادگان ایشان بنام شیخ محمد حسین کاشف الغطاء می باشد